گزارش ویژه: واقعه ای که کاخ سفید بعد از 18 سال همچنان پنهان می نماید، از حمله موشکی آمریکا به هواپیمای مسافربری در 2001 چه می دانید؟
به گزارش سفر به تایلند، آمریکا درباره هواپیمای اوکراینی ژست طرفداری از صداقت گرفته است، با این حال نگاهی به کارنامه کاخ سفید نشان می دهد دولت ایالات متحده پیش از ادعا درباره دیگران، با سوالات مهمی راجع به گذشته خود روبروست که باید به آنها پاسخ بدهد.
اگر علاقمند به سفر با بهترین نرخ تورهای کانادا هستید با ما همراه شوید، با مجری مستقیم تور کانادا از تورنتو، مونترال و ابشار نیاگارا دیدن کنید و بهترین تجربه سفر را داشته باشید.
به گزارش گروه بین الملل خبرنگاران، دولت آمریکا بعد از سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین یک بار دیگر خودش را در صندلی قاضی نشانده و در حال اتهام پراکنی علیه ایران از یک طرف و موعظه به صداقت از طرف دیگر است.
با وجود این، دولت آمریکا و رسانه های وابسته به آنها ظاهراً فرصت را برای جو سازی علیه ایران و پیش بردن کارزار موسوم به فشار حداکثری مناسب دیده و به شدت در کوششند ایران را به دروغگویی و کوشش برای پنهان کردن زوایای حادثه متهم نمایند.
جمهوری اسلامی ایران از طرف دیگر ضمن قبول مسئولیت زودهنگام کوشش نموده افکار عمومی را در جریان ابعاد حادثه قرار دهد. در حالی که طبق استاندارد اعلامی سازمان های هوایی، کشف ابعاد و آنالیز احتمالات مختلف چنین حوادثی دست کم به یک تا چندین ماه زمان احتیاج دارد تهران تنها چند روز بعد از سقوط پرواز 752 خطوط هوایی اوکراین مسئولیت حادثه را پذیرفت و آن را به مردم گفت. در مقام مقایسه، بسیارند پرونده های سقوط هواپیماهایی که رسیدگی به دلایل وقوعشان هنوز به جایی نرسیده و یا ماه ها به طول انجامیده است.
اما قطع نظر از اینکه عملکرد ایران در ماجرای سقوط هواپیما چگونه بوده کارنامه آمریکا به گونه ای است که ژست آنها درباره دعوت به صداقت یا تقبیح دروغگویی و یا دلواپسی برای جان مسافران هواپیما را به قبایی تبدیل می نماید که بر تنشان زار می زند.
هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد کشوری با سابقه استفاده از سلاح اتمی برای بمباران هیروشیما و نازاکی (با بیش از 220 هزار کشته غیرنظامی)، حمله موشکی به هواپیمای مسافربری ایران (290 کشته)، ارتکاب جرائم جنگی در جنگ مکزیک (سال 1846 تا 1848؛ با بیش از 10 هزار کشته غیرنظامی)، جنایت های جنگ فیلیپین (1899 تا 1992؛ با دست کم 200000 کشته غیرنظامی)، جنایت جنگ ویتنام (1955 تا 1975؛ با صدها هزار کشته غیرنظامی)، انجام ده ها کودتای نظامی در کشورهای مختلف جهان بعد از کودتای 28 مرداد 1332 در ایران (با برآورد میلیون ها کشته) به ناگاه دلواپس از دست رفتن جان 176 مسافر هواپیمای اوکراین شده باشد و یا با هیچ منطقی جور در نمی آید که دولت کشوری با سابقه دروغگویی و پنهان کاری در ماجرای 11 سپتامبر، سلاح های کشتار جمعی عراق، جاسوسی از شهروندان کشورهای جهان، برنامه شکنجه سیا بعد از حوادث 11 سپتامبر، آزمایش های هسته ای مرگبار در جزایر مرجانی بیکینی و ... حقی برای نشستن در مسند قضاوت در دادگاه عدالت و صداقت احساس کند و دیگران را در این موارد موعظه کند.
نگاهی به یک مورد معین تاریخی که از جهاتی شباهت هایی هم با سقوط هواپیمای اوکراین دارد مسئله را آشکارتر خواهد نمود و الگوی خوبی برای نشان دادن پنهانکاری های دولت آمریکا خواهد بود. این رویداد، شبهاتی است که پیرامون احتمال هدف قرار دریافت یکی از پروازهای مسافربری خطوط هوایی یونایتد در صبح 11 سپتامبر 2001 با شلیک موشک از جنگنده یا جنگنده های آمریکا وجود دارد.
قبل از پرداختن به ماجرای این هواپیما لازم به یادآوری است که تمامی حوادث ماجرای 11 سپتامبر، از ربودن 4 هواپیمای مسافربری تا فرو ریختن برج های تجارت جهانی در منهتن، تا اصابت هواپیما به ساختمان پنتاگون و غیره با تردیدهای جدی از سوی دانشمندان رشته های مختلفی که هیچ ارتباطی به سیاست ندارند روبرو شده اند. به عنوان مثال، یکی از دانشمندان هسته ای مهم آمریکا به نام پروفسور استیون جونز که جزو نظریه پردازان فیزیک هسته ای هم هست تردیدهایی بسیار جدی به روایت های رسمی دولت آمریکا از ماجرای 11 سپتامبر وارد نموده است. او چند سال پیش در مصاحبه ای اختصاصی با خبرنگاران گفت دولت آمریکا 99 درصد شواهد انفجار را در 11 سپتامبر تعمداً نابود نموده است. (این مصاحبه را در اینجا بخوانید).
با این مقدمه، ذکر این توضیح نیز لازم است که ما با بازخوانی شبهات پیرامون هواپیمایی که احتمال می رود در روز 11 سپتامبر با موشک جنگنده آمریکایی ساقط شده باشد درباره اینکه صحنه گردانان اصلی این حادثه چه کسانی بوده اند یا با چه انگیزه ای ممکن است هواپیمای مسافربری را ساقط نموده باشند قضاوتی نمی کنیم. در این دو مورد حدس ها و فرضیه های مختلفی در میان فعالان سیاسی و رسانه ای وجود دارد، اما آنچه فراتر از حدسیات و فرضیات در حوادث 11 سپتامبر بر سر آنها اتفاق نظر وجود دارد مشکوک بودن تک تک حوادث و پنهان کاری دولت آمریکا درباره آنها است. تمرکز ما نیز در توضیح نگاری حوادث مربوط به سقوط پرواز شماره 93 خطوط هوایی یونایتد در صبح 11 سپتامبر بر مشکوکات عینی تر حادثه است تا مسائل انتزاعی تر و ذهنی تر مانند اینکه چه کسانی و با چه انگیزه ای آن را احتمالاًٌ ساقط نموده اند.
حوادث 11 سپتامبر و سقوط مشکوک یک هواپیما
روز 11 سپتامبر سال 2001، چهار اتفاق به وقوع پیوست. ساعت 08:46 صبح به وقت نیویورک ابتدا پرواز شماره 11 امریکن ایرلاینز به برج شمالی ساختمان تجارت جهانی در منطقه منهتن برخورد کرد. ساعت 09:03 دقیقه، پرواز شماره 175 شرکت یونایتد به ضلع جنوبی ساختمان تجارت جهانی برخورد کرد. ساعت 09:37 گفته شد که پرواز شماره 77 امریکن ایرلاینز به ضلع غربی ساختمان پنتاگون برخورد نموده است و در نهایت، ادعا شد که ساعت 10:03 صبح، پرواز شماره 93 خطوط هوایی یونایتد در منطقه ای در ایالت پنسیلوانیا به زمین برخورد نموده و تمامی مسافران آن کشته شده اند.
در روایت های رسمی آمریکا ادعا می گردد از میان این هواپیماها پرواز 93 یونایتدایرلاینز تنها هواپیمایی بوده که به هدف از قبل معین شده اش که ساختمان کنگره آمریکا بوده برخورد ننموده است. در گزارش های رسمی آمریکا درباره این پرواز اینطور ادعا شده که مسافران هواپیما بعد از آنکه هواپیماربایان، کنترل هواپیما را در دست دریافتد با اعضای خانواده شان تماس گرفته و اخبار برخورد دو هواپیمای دیگر به برج های تجارت جهانی را شنیدند، در نتیجه، مسافران و کادر پرواز با هواپیمارباها درگیر شده و باعث شدند هواپیما در منطقه شانکسویل سقوط کند.
با این حال، همانند سایر حوادث بحث انگیز 11 سپتامبر، این روایت رسمی هم با آشکار شدن شواهدی در تضاد با آن با چالش هایی جدی روبرو شده و مورد تردید نهاده شد. نخستین فرضیه در این مورد این بود که هواپیما با شلیک موشک ساقط شده است.
ری گریفین و آلکس جونز دو نفر از محققان 11 سپتامبر نخستین کسانی بوده اند که این فرضیه را مطرح کردند. طبق استدلال آنها، قطعات بزرگی از هواپیما، از جمله موتور آن به قدری دورتر از نقطه سقوط پرت شده بودند که فرضیه سقوط عادی را منتفی می نمایند. ده ها محقق دیگر با نگاه از زوایای تخصصی مختلف، روایت این دو محقق را تأیید نموده اند.
الکس جونز می گوید در سقوط های معمولی لاشه هواپیما معمولاً در ناحیه ای کوچک پراکنده می شوند، این در حالی است که درباره پرواز شماره 93 این اتفاق رخ نداده و بعضی از قطعات بسیار بزرگ هواپیما مثل موتور مایل ها آن طرف تر پیدا شده اند. علاوه بر این تعداد لاشه هواپیما به تکه های بسیار ریز مکوششی شده بود. طبق استدلال محققان 11 سپتامبر، این نشانه ها تنها با فرضیه ساقط شدن موشک در اثر شلیک موشک جور در می آید.
پایگاه ایندیپندنت، سال 2012 در گزارشی با عنوان رازهای پرواز 93 نوشت: پراکنده شدن لاشه هواپیما در منطقه ای وسیع، یکی از دلایلی است که نشان می دهد قبل از سقوط، نوعی انفجار در هواپیما انجام شده است. پرواز 93 در حال حمل نامه هایی به وزن 7500 پوند به کالیفرنیا بوده. نامه ها و سایر کاغذهای موجود در این هواپیما 8 مایل (13 کیلومتر) آن طرف تر از محل سقوط پیدا شده اند. بخشی از یکی از موتورهای هواپیما که 1 تُن وزن داشته 2000 یارد آن طرف تر پیدا شده است. این، تنها قطعه بزرگی بوده که از این هواپیما مانده و بقیه هواپیما به قطعاتی کوچکتر از 2 اینچ مکوششی شده است. بقیه قسمت های هواپیما 2 مایل آن طرف تر در نزدیکی شهرکی به نام ایندین لیک پیدا شده است.
فوریه 2004، یک سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا به نام دان گرند پری در یک مصاحبه رادیویی گفت نام فردی که به این هواپیما شلیک نموده را هم می شناسد. او گفت: پرواز 93 توسط گارد هوایی داکوتای شمالی سرنگون شد. من خلبانی را که دو موشک برای سرنگون کردن هواپیما شلیک کرد می شناسم. بعضی رسانه های آمریکا بعداً به نقل از همین سرهنگ بازنشسته نوشتند سرگرد ریک گیبنی با شلیک موشک حرارت یاب سایدوایندر این هواپیمای مسافربری را ساقط نموده است. (نقل شده در منابع مختلف از جمله در این کتاب)
رسانه های آمریکا و گزارش شاهدان عینی دیگر نشانه های موید فرضیه سرنگونی این بوئینگ 757 هستند. رسانه های آمریکا در آن موقع گزارش دادند شاهدان عینی گفته اند دو جنگنده اف 16 آمریکا را در حال تعقیب هواپیمایی که در شانکسویل سقوط نموده دیده اند. بعضی از دیگر شاهدان عینی گفته اند به فاصله کوتاهی بعد از سقوط هواپیما یک جت سفید را در حال پرواز با ارتفاع کم بر فراز آن دیده اند. علاوه بر این، شاهدان عینی گفته اند قبل از سقوط هواپیما صدای انفجار شنیده اند. (اینجا) شبکه تلویزیونی سی بی اس اندکی قبل از سقوط پرواز 93 گفته بود که دو جنگنده اف 16 در تعقیب این هواپیما هستند. (اینجا)
روزنامه لس آنجلس تایمز سال 2004 فاش کرد دیک چنی، معاون وقت رئیس جمهور آمریکا با توجه به حضور جورج دبلیو بوش در فلوریدا دستور داده بود هواپیماهای مسافربری که گمان می رود ربوده شده اند با شلیک موشک ساقط شوند. (اینجا) چنین دستوری ظاهراً از طرف جورج دبلیو بوش هم وجود داشته، زیرا روزنامه گاردین سال 2010 به نقل از کتاب خاطرات بوش نوشته او در ابتدا فکر می نموده پرواز 93 با دستور او برای شلیک به سمت هواپیماهای مسافربری مشکوک سرنگون شده است. (اینجا)
دولت آمریکا اما بدون توضیح درباره این شواهد و نشانه های بسیار فراوان دیگر درباره احتمال سرنگونی این هواپیما کوشش کرد روی روایتی حماسی و میهن پرستانه برای تبیین سرنوشت این هواپیما متمرکز شد و کوشش کرد آن را به عنوان تنها حقیقت موجود در افکار عمومی مردم آمریکا بکارد. این روایت از این قرار بود که مسافران هواپیمای ربوده شده بعد از آنکه به وسیله تلفن هایشان متوجه شدند که آمریکا تحت حمله نهاده شده و هواپیمارباها دو پرواز دیگر را به برج های دوقلوی تجارت جهانی کوبیدند به این نتیجه رسیدند که اگر نمی توانند جان خودشان را نجات دهند دست کم می توانند به اقدامی قهرمانانه دست بزنند و تروریست ها را در رسیدن به هدفشان ناکام بگذارند. به همین دلیل، به سمت کابین خلبان هجوم بردند و بعد از کشتن یکی از تروریست ها، تروریست دیگری که در حال کنترل هواپیما بود را وادار کردند هواپیما را در همانجا سرنگون کند.
ممکن است هیئت حاکمه آمریکا اینطور تصور کند که این روایت افسانه ای در اثر گذشت زمان و به مدد ماشین عظیم پروپاگاندای این کشور اکنون به واقعیتی ذهنی در افکار عمومی شهروندان این کشور و جهان تبدیل شده، اما این نباید برای آمریکایی ها این توهم را ایجاد کند که حقایق تاریخ هم با ترازوی افکار عمومی سنجیده خواهند شد. درست به همین دلیل، آمریکا در صندلیی نیست که دیگران را درباره مسائل بشردوستانه موعظه کند.
منبع: خبرگزاری تسنیم