چرا بعضی مردان دوست صمیمی ندارند؟ نشانه های ظریفی که شاید به آن توجه نکرده ایم
به گزارش سفر به تایلند، بعضی مردان، با وجود داشتن خانواده یا روابط عاطفی، از داشتن دوستان صمیمی و همراهی واقعی در زندگی شان محرومند. این پدیده ممکن است ناشی از فشارهای اجتماعی باشد که مانع از آن می گردد مردان احساسات خود را بروز دهند یا روابط محبت آمیز نزدیک و عمیق برقرار نمایند. به مرور زمان، این انزوای عاطفی می تواند به شکلی آرام اما تأثیرگذار بر رفتارهای روزمره این مردان اثر بگذارد و بدون اینکه اطرافیان متوجه شوند، آنها را در چرخه ای از تنهایی و گسست اجتماعی گرفتار کند. در ادامه به رفتارهای آرام و ظریفی اشاره می کنیم که نشان می دهند بعضی مردان چگونه با این شرایط کنار می آیند و از داشتن دوستان صمیمی محروم می مانند.
1. تمایل به وابستگی در روابط عاطفی
آنالیز ها نشان می دهند که تنها 20 درصد از مردان از یک دوست صمیمی حمایت عاطفی دریافت می نمایند. در نتیجه، بسیاری از مردان تمام احتیاجهای احساسی خود را به شریک عاطفی شان منتقل می نمایند. این موضوع می تواند در شروع به تقویت رابطه عاطفی یاری کند، اما در طولانی مدت وابستگی و حتی احساس نارضایتی در رابطه ایجاد می نماید. زمانی که همه بار احساسی بر دوش یک نفر بیفتد، هر دو طرف احساس خستگی و گاهی انزجار خواهند کرد.
2. زندگی طولانی تر در خانه والدین
بسیاری از مردان جوان تر، به علت فشارهای مالی و شرایط مالی نامطلوب، ناچارند برای مدت بیشتری با خانواده زندگی نمایند. این موضوع نه تنها به تأمین مالی یاری می نماید بلکه به تقویت ارتباطات خانوادگی هم منجر می شود. با این حال، زندگی با والدین جایگزین احتیاج به دوستی های صمیمانه نمی شود و باعث می شود مردانی که به استقلال نرسیده اند از جمع دوستان و تجربه های گروهی دور بمانند. چنین شرایطی، حس احتیاج به جامعه و دوستی را نیز کم رنگ تر می نماید و آنها را در یک چرخه انزوا فرو می برد.
3. دشواری در بیان احساسات و آسیب پذیری
فشارهای اجتماعی از کودکی به مردان آموخته که نمایش احساسات، نشانه ای از ضعف است. در نتیجه، بسیاری از مردان از به اشتراک گذاری عواطف عمیق و آسیب پذیری در جمع دوستان یا حتی در روابط عاطفی شان خودداری می نمایند. نبود دوستان صمیمی باعث می شود این احساسات سرکوب شوند و به تدریج تبدیل به سد بزرگی بین آنها و ارتباطات عمیق شود. این محدودیت در ابراز احساسات، مردان را از داشتن روابط انسانی سالم محروم می نماید.
4. گرایش به انزوا در شرایط استرس زا
مردانی که دوستان نزدیکی ندارند، در هنگام تجربه شرایط سخت و استرس زا به جای جلب حمایت دیگران، تمایل به کناره گیری از جمع پیدا می نمایند. این گرایش به انزوا، در واقع به خاطر نبود عادت به درخواست یاری و حمایت است و باعث می شود در سخت ترین لحظات زندگی، تنها باشند. از نظر روانشناسی، این رفتار در مردان به نوعی مکانیسم دفاعی برای حفظ قوی بودن است که آنها را بیشتر از جامعه و دوستان دور می نماید.
5. ضعف در شنیدن فعالانه
گوش دادن فعالانه، یکی از مهارت هایی است که به وسیله دوستی های صمیمی تقویت می شود. اما بعضی مردان، به ویژه آنهایی که دوستان نزدیکی ندارند، در شنیدن موثر دچار مشکل هستند. بدون تمرین کافی در گفت وگوهای عمیق و احترام به نظرات دیگران، این مردان در هنگام برخورد با ایده های مخالف به حالت دفاعی فرو می روند و نمی توانند ارتباطاتی سازنده و محترمانه برقرار نمایند. در نتیجه، دیوارهای بیشتری بین آنها و دیگران شکل می گیرد و مانع از تجربه روابط نزدیک و صمیمانه می شود.
6. تمایل به رقابت بیش از حد
از کودکی، فشارهای اجتماعی مردان را به رقابت سوق می دهند؛ رقابتی که ممکن است سالم نباشد و به مرور به احساس ناامنی درونی منجر شود. این رقابت طلبی افراطی می تواند باعث شود که مردان با دوستان خود به جای همدلی و احترام، بیشتر در پی فزونی جویی باشند. در نتیجه، این نگرش به یک مانع جدی در ایجاد روابط محبت آمیز و صمیمانه تبدیل می شود و فضایی برای حمایت و تشویق متقابل باقی نمی گذارد.
7. تکیه بر عادات ناسالم برای مقابله با تنهایی
تنهایی می تواند اثرات جسمی و روانی مخربی داشته باشد. تحقیقات نشان داده اند که تنهایی نه تنها بر روحیه بلکه بر سلامت جسمی نیز تأثیرات منفی می گذارد. بسیاری از مردان به علت نبود حمایت اجتماعی به عادات ناسالم مانند مصرف زیاد دخانیات یا رفتارهای ناسالم دیگر روی می آورند. این رفتارها می توانند اضطراب، افسردگی و بی خوابی را تشدید نمایند و به تدریج شرایط روحی و جسمی آنها را وخیم تر نمایند.
8. دیدار های سطحی و فعالیت محور
تحقیقات نشان می دهد که مردان معمولاً در قرارهای محبت آمیز به فعالیت های کنار هم مانند تماشای مسابقات ورزشی یا فیلم تمایل دارند، در حالی که زنان در دیدار های رو در رو به گفت وگو و گفتگو می پردازند. این نوع از دیدار های سطحی و فعالیت محور باعث می شود که مردان فرصت کافی برای به اشتراک گذاشتن احساسات و تجربه های عمیق نداشته باشند و نتوانند رابطه های دوستی خود را به سطحی صمیمانه و عمیق برسانند.
9. تمرکز بیش از حد بر کار و شغل
بعضی مردان به علت فشارهای اجتماعی و تعریف های سنتی مردانگی، بیش از حد بر موفقیت شغلی تمرکز می نمایند. این افراد تماس های محبت آمیز را به تعویق می اندازند و بیشتر انرژی خود را به کار اختصاص می دهند. فشار برای موفقیت و تأمین مالی باعث می شود که به جای ساختن روابط محبت آمیز، وقت خود را صرف کار نمایند. در نتیجه، ارتباطات اجتماعی و دوستی های واقعی را از دست می دهند و روز به روز تنهاتر می شوند.
منبع: یک پزشک